روز 19 مهرماه به دعوت دانشجویان دانشگاههای کشور، دانشآموزان و محصلین نیز به آنها پیوستند و ضمن اعلام ادامه تعطیلی، به سنگرهای ارتشیان در دانشگاه حمله برده و آنها را منهدم کردند. در همان روز در سراسر کشور تظاهرات و راهپیماییها شدت گرفت.
وقتی خبر یورش دانشجویان در تهران به سنگرهای ارتشیان و تلاش برای پایین آوردن مجسمه شاه، و مجروح و مضروب شدن متجاوز از 500 نفر در نقاط مختلف پایتخت و نیز خبر کشته شدن بیش از 80 نفر در مسجد سلیمان، به سراسر کشور رسید. شهر کرمان که خود را برای عزاداری شهدای میدان ژاله تهران آماده میکرد، با یورش سهمگین مزدوران ساواک در لباس عشایر روبرو شد. مردم شهر در مسجد جامع کرمان اجتماع کرده بودند. زمانی که سخنران آغاز سخن کرد، ناگهان از در و دیوار و بام با سنگ و چوب و چماق و بعضاً با اسلحه گرم به درون مسجد ریخته و به ضرب و شتم مردم از کودک، پیر و جوان، مرد و زن پرداختند. آنگاه با پرتاب گاز اشکآور به داخل شبستانها، مردم را ناچار به خروج از مسجد کردند. این در حالی بود که در بیرون مسجد ماموران به غارت و آتش زدن مغازهها و خرد کردن اتومبیلها مشغول بودند. با فرار مردم از مسجد ماموران مستقر در بیرون مسجد با کشیدن چادر از سر زنان و ضرب و جرح پیران و کودکان جنایتی وحشیانه را مرتکب شدند. شماری از زنان با استفاده از عبای روحانیون خود را از مهلکه دور میکردند. مزدوران، مردم در حال فرار را تا بازار و خیابان منتهی به آن با چماق و باتوم و بعضاً تیراندازی تعقیب کردند. دهها نفر در این ماجرا کشته و مجروح شدند. با انتشار خبر هجوم ماموران به کرمان و کشتار
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 45 و ضرب و جرح آنان در مسجد جامع، موجی از خشم و نفرت سراسر کشور را فرا گرفت. شعارهای آزادی استقلال، عدالت اجتماعی، و در پارهای شهرها «حکومت اسلامی» سراسری شد.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 3صفحه 46